عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: علاوه بر این ها، سریال های این سال ها، برخلاف خیلی از آثار دهه ۸۰ حال و هوای معنوی و اجتماعی ماه رمضان را یادآوری نمی کنند و سریال های نوروزی نیز ارتباطی با فضای عید و بهار ندارند! ضعف مدیران گروه ها در یافتن ایده ها و ایجاد جریان های تازه، در ۱۰ سال گذشته آسیب زیادی به عرصه سریال سازی سیما وارد کرد و این را در آثار رمضان و نوروزی هم به عینه دیدیم.
وی ادامه داد: به طور مثال، یکی از مدیران سابق گروه های تولید فیلم و سریال در یکی از شبکه ها، آنقدر دستش از ایده خال بود که از یک کارگردان که اتفاقا از نظر فکری و اعتقادی با این مدیر فاصله دارد دعوت کرد تا سری سوم یک مجموعه طنز را هم بسازد! حتی برنامه های گفت وگومحور طی سال های اخیر نیز اغلب به سمت کپی نمونه های موفق قبلی رفتند. یعنی در این سال ها بسیاری از این گونه برنامه ها تکرار «ماه عسل» بودند. موفق ترین برنامه مناسبتی سیما در ماه رمضان، اول «محفل» است و بعد هم «زندگی پس از زندگی» است. دلیل توفیق این برنامه ها هم به مماس بودن آن ها با حال و هوای ماه رمضان بر می گردد و هم به تازگی و بکر بودنشان!
فهیم با بیان اینکه همچنان که باید از فصل دوم «بچه زرنگ» به عنوان یکی دیگر از آثار قابل احترام سیما در ماه رمضان امسال یاد کرد که سعی کرد خلاء پرداختن به شهدای مدافع حرم در عرصه نمایشی و هنری را تاحدودی پر کند اظهار داشت: خلاصه کلام این که برنامه های ماه رمضان اگر بخواهند به موفقیت برسند باید هم خلاقانه و بکر باشند و هم متناسب ماه رمضان. از مدیران و ساختارها مدیریتی که بگذریم باید به خود تولیدکنندگان و فیلمسازان هم اشاره کرد.
خبرنگار فرهنگی روزنامه «کیهان» در همین راستا یادآور شد: یک دلیل موفقیت سریال های ماه رمضان و نوروز در دهه ۸۰ این بود که کارگردانهایی که این سریالها را میساختند، آن دوران در اوج شکوفایی به سر میبردند؛ فیلمسازهایی مثل رضا عطاران، سیروس مقدم، حسن فتحی، علیرضا افخمی، محمدحسین لطیفی و ... آن مقطع در پختگی و آمادگی کامل بودند. هر چند که برخی از این فیلمسازها مدتی است که با صداوسیما همکاری نمیکنند، اما مشکل اصلی این است که خود آنها نیز از دوران اوج فاصله گرفته اند. من بعید میدانم که رضا عطاران امروز دیگر بتواند سریالهایی مثل «خانه به دوش» و «متهم گریخت» را بسازد. محمدحسین لطیفی در دهه ۸۰ «صاحبدلان» را برای ماه رمضان ساخت و در دهه ۹۰ «سر دلبران» را، اما این دو سریال قابل مقایسه نیستند! علیرضا افخمی که اخیرا «احضار» را ساخته با آن افخمی که «او یک فرشته بود» را ساخته بود فرسنگها فاصله دارد. حسن فتحی الان اگر از نظر فنی هم قوی باشد، اما قطعا نخواهد توانست حس و حال «شب دهم» و «میوه ممنوعه» را دربیاورد چون اغلب این فیلمسازها دچار تنبلی و مادی گرایی شده اند و انگیزه و حال و هوای دهه ۸۰ را ندارند. متاسفانه صداوسیما نیز در یک دهه اخیر غیر از برخی استثناها نتوانسته سریالساز توانمند و وفادار به خودش را تربیت کند. نیروهای جوان هم بعد از ساخت چند سریال، به شبکه نمایش خانگی و سینما کوچ میکنند.
وی تأکید کرد: فراموش نکرده ایم که در دهه ۸۰ و تا اوائل دهه ۹۰ بازار برنامه ها و سریال های ماه رمضانی به قدری داغ بود که تماشای آن ها بخشی از مناسک مذهبی مردم شده بود و گویی جزئی از صرف افطار و اعمال عبادی شبانگاهی بود. در آن دوران حتی آن دسته از مردم که در طول سال و در شبهای معمول، علاقه چندانی به دنبال کردن سریالهای تلویزیونی نداشتند، با شروع ماه مبارک رمضان، علاقهمند به پیگیری اینگونه برنامهها میشدند. مسئولان وقت صداوسیما هم به خوبی درک می کردند که حدفاصل افطار تا نیمه شب، یک فرصت مناسب رسانهای و فرهنگی بود. چون در این زمان، حال و هوای فردی و اجتماعی مردم به گونه ای است که آمادگی بیشتری برای پذیرش مضامین اخلاقی و متعالی دارند همچنان که بار مسئولیت رسانه ملی برای تأمین نیازهای مخاطب در این مقطع زمانی افزایش می یابد به همین دلیل هم برنامه ها و مجموعههای مناسبتی آن دوران به یکی از خاطرات خوب مردم از تلویزیون تبدیل شده است.
فهیم خاطرنشان کرد: دلیل اصلی به وجود آمدن چنین وضعیتی، ارتباط نسبی آن برنامه ها با حال و هوای ماه رمضان یا عید نوروز بود. بخشی از برنامه هایی که در رمضان دهه ۸۰ می دیدیم، به مفاهیم ماورایی می پرداختند و موضوعات اخلاقی و معنوی را یادآوری می کردند که با فضای ماه رمضان کاملا مناسبت داشت؛ هر چند که نقدهایی هم به این گونه آثار وارد بود و بعضا با اشکالات جدی هم همراه بودند. اما سوژه و داستان آن سریال ها بسیار جذاب و نزدیک به مسائل روزمره مردم بود. سریال هایی مثل «کمکم کن»، «او یک فرشته بود»، «اغماء»، «ملکوت» و... از جمله این آثار بودند.
وی افزود: همچنین سریال های درام و کمدی هم رویکردی نزدیک به مضامین این چنینی داشتند. سریال هایی مثل «صاحبدلان»، «میوه ممنوعه»، «خانه به دوش»، «متهم گریخت» و ... نیز محتوایی متمایل به آموزه های اجتماعی دینی داشتند، هر چند که آثار طنز، به طور مستقیم به این موضوعات نمی پرداختند، اما به هر حال، شب های ماه رمضان چون بهجت آمیز و پرنشاط است، این گونه کارها هم با ذائقه مخاطب در این ایام مماس بودند.
این روزنامه نگار متذکر شد: جذابیت برنامه ها و سریالهای تلویزیونی مناسبتی در دهه ۸۰ به تازگی، نوآوری و خلاقیت این برنامه ها بر می گردد. تمام سریال هایی که نام بردیم، به معنای واقعی کلمه نو و جدید بودند و نمونه مشابه آن ها قبلا پخش نشده بود. هم سریال های ماورایی مثل «اغماء» و «او یک فرشته بود» و هم کمدی هایی چون «گمگشته»، «متهم گریخت» و ... بکر بودند و مخاطب موقع تماشای آن ها با دنیای دراماتیک جدید و حیرت انگیزی همراه می شد. حتی درباره برنامه های غیرنمایشی و گفت وگومحور هم این نوآوری و تازگی دیده می شد. مثلا برنامه «ماه عسل» که نمونه اش را در تلویزیون کمتر می دیدیم و طرح موضوعات و قالب جدید این برنامه، توجهات را به خودش جلب می کرد.
فیهم در پایان این گفتگو افزود: همچنان که در سال های اخیر، برنامه «زندگی پس از زندگی» حائز این ویژگی و خاصیت است و به همین دلیل هم موج آفرین و پرمخاطب شده است. یعنی برنامه ای است که ویژگی هایی که نام بردم را داراست؛ هم متفاوت است و در نظر مخاطب، غیرکلیشه است، اما با فضای ماه رمضان مناسبت دارد و هم مخاطب آن به خوبی با آن ارتباط برقرار می کند. امسال هم شاهد یک برنامه خلاقانه و متفاوت و جذاب به نام «محفل» بودیم. برنامه ای که از کلیشه های رایج عبور کرده و بدون غلتیدن در دام ابتذال، مماس با ذائقه رسانه ای مخاطب، به مفاهیم متعالی می پردازد.
ارسال نظر